سلام خدمت همراهان گرامی میس اتیکت
وبسایت ما راه اندازی شد و از این پس مطالب در سایت قرار خواهد گرفت
لطفا کماکان ما را همراهی کرده و ما را از نظرات و پیشنهادات خود بهره مند سازید
منتظر حضور ارزشمند و گرامی شما همراهان عزیز هستیم
سپاسگذاریم
آن زن با شانه های افتاده و متمایل به سمت جلو، پشت قوز کرده و نگاه به زمین وارد اتاق شد. تا زمانی که به سمت جایگاهش رفت و با کارکنانش صحبت کرد، هیچ کس نمی دانست او رئیس جدید است، اما از آن لحظه به بعد تمام اعتبار رهبریش را نزد مخاطبینش از دست داد.
یکی از شرکت کنندگان حاضر در یکی از سمینارهای من چنین گفت: "به محض اینکه شما را دیدم که وارد اتاق کنفرانس شدید، فهمیدم سخنگو و مدرس جلسه شما هستید."
موقعیتهایی که در بالا به تصویر کشیده شد به اهمیت وضعیت بدنی- صاف و درست ایستادن و نمایش اعتماد به نفس- اشاره داشتند.
آیا حالت چهره استاندارد را می دانید؟
این اصطلاحی است که من برای آنچه سایرین، هنگامی که شما به آنها نگاه می کنید، گوش می دهید و البته گفتگو نمی کنید، از شما می بینند، به کار می برم. بسیاری از افراد حالات چهره بسیار عبوسی دارند، و آن را تشخیص نمی دهند.
یکی از تکالیف شرکتی من این بود که ارائه مدیر عامل یک شرکت بزرگ را نظاره کنم و به او بازخورد دهم. در طی مکالمه از او پرسیدم:"چرا عصبی بودید؟" او از این سوال جا خورد و پرسید: " چطور فهمیدید که من عصبی بودم؟" و من پاسخ دادم که شما تمام مدت سخنرانی خود در حال بازی با یک کش بودید و مخاطبین شما متوجه آن شدند."
زمانی که یک زن جوان در حال ترک شرکت بود، رئیسش شروع به دادن کار و تکلیف به او کرد. او چنین جواب داد: "اما امروز عصر دوره آموزشی دارم". رئیس او حرفش را ناشنیده گرفت و به توضیح جزئیات وظایفش ادامه داد. زن جوان –که اخیراً در سمینار من با این موضوع شرکت کرده بود- فهمید که رئیسش صدای او را نشنیده است. این بار با صدای بلندتر حرفش را تکرار کرد، "من امروز عصر دوره آموزشی دارم." و رئیسش که تازه متوجه شده بود، چنین پاسخ داد: "اوه، واقعاً؟ پس می تونی این کار رو فردا انجام بدی. کلاس خوبی داشته باشی!"
بعد از بحث در یک کلاس ارتباطات، یک شرکت کننده پیشنهاد داد که یک "فهرست آنچه نباید بگویید" را ایجاد کنم. فکر بسیار خوبی بود. داشتن فهرستی از عباراتی که نباید گفته شود می تواند به افراد کمک کند تا از شر آفات زبانی خود، که اثری منفی بر کارشان می گذارد- به خصوص اگر مرتب از آنها استفاده کنند- خلاص شوند.
با این کار احتمال رسیدن به آنچه می خواهی بیشتر است
یکی از همکاران من با پسر بچه شش ساله اش در حال پیاده روی بود، قبل از اینکه از خیابان عبور کنند از پسرش پرسید:"می خواهی دستت را بگیرم؟" پسرش گفت: "نه" پدر پاسخ داد: "لطفاً دست مرا بگیر" و پسرش دستش را به او داد.
یک همکار قرا ملاقاتش با یک فروشنده را از دست داد. با او تماس گرفت و عذرخواهی نمود. بعدها در مورد مکالمه اش با فروشنده فکر کرد، فهمید که چندین مرتبه کلمه "ببخشید" را برای او بکار برده است. با من تماس گرفت و پرسید که آیا زیاد گفتن "ببخشید" مشکلی ندارد؟
وبلاگ نویسی و نوشتن در صفحات بلاگ به شکل مهمان
وبلاگ نویسی رسانه ای است که همه چیز را در خود دارد. در مطلب قبل تامبلر (و نمونه های ایرانی) آن را ذکر کردم اما پلتفرمها و سیستم عاملهای زیادی هستند که شما می توانید با آن کار وبلاگ نویسی خود را شروع کنید و البته وردپرس هم پلتفرم مشهوری برای این کار است و نمونه مناسب و راحتی برای آن می باشد.
آزادانه علایق و مهارتهای خود را به اشتراک بگذارید
اکنون می خواهم بر خلاف آنچه در بخش فوق گفته شد بگویم که باید در مورد خود رو راست باشید. برخی از افراد با این موضوع راحت نیستند و اگرچه فکر می کنم که به شخصیت آنها مرتبط است اما دلیل اصلی آن این است که درک درستی از "رو راست و آزاد بودن" ندارند. این بدان معنا نیست که شما تمام اسرار زندگی خود را در فضای مجازی قرار دهید- فقط به این معناست که اجازه دهید دیگران بدانند شما که هستید، چه انجام می دهید و چرا، و هدف و آرزویتان چیست.